جراحیهای پلاستیک صورت: استرس زدا یا استرسزا؟
نقش تعیینکننده ترکیب و ساختار اجزاء صورت در درک و تعیین هویت و شخصیت رفتاری فرد، مدتهاست که شناخته شده است. صورت به ما کمک می کند که بفهمیم که هستیم و از کجا آمده ایم و اصل و نسبمان چیست. چینها و نشانههای صورت به عنوان یادآور تاریخچه زندگی هر فرد عمل میکنند. صورت مرکزی است برای شناخت یک فرد معین توسط دیگران و ما را در گذرنامه، برگههای شناسائی، کارت ملی و عکسهایمان توسط خانواده و دوستان معرفی میکند. ارتباط غیر کلامی با حرکات صورت که مبین احساسات مااست در ارتباط با دیگران نقش قاطعی بازی میکند.
عکس شماره ۱
عدم رضایت از ظاهر صورت خود، یک مشکل شایع است. برخی از افراد ممکن است در مورد نقصهائی در پوست، مو و صورت یا ساختمان کلی بدن نگرانی داشته باشند. در حالی که تعدادی، بیشتر نگران اجزائی از ظاهر خود هستند که استرس زیادی را برای آنان ایجاد میکند و بر فرصتهای زندگی تاًثیر میگذارد و با فعالیت روزانه زندگی آنان تداخل مینماید که خود مرتبط با سلامت روانی و جسمی است.
به طور کلی بیماران جراحی زیبائی اغلب در برابر بررسیهای روانشناختی حالت دفاعی دارند و تنوع زیادی به جهت سایکولوژیک دارند. در حالی که بخشی از آنها به طور همه جانبه سالم هستند ولی تعدادی نیز نارسائیهای شدید افسردگی یا حتی حالتهائی از پریشان حواسی و گسیختگی روانی-جسمی از خود نشان میدهند.
پس از عمل، بیشتر بیماران ممکن است احساسی از نارضایتی داشته باشند که برای برخی بغرنجتر می باشد. سه روز پس از جراحی که اصطلاحاً به آن the third-days bluesمیگویند معمولاً به عنوان حادترین دوره پس از جراحی تعریف میشود. این دوره ممکن است از چند روز تا چند هفته متغیر باشد و میتواند به عللی چون استرس، تحلیل رفتگی، خستگی زیاد و تغییرات متابولیکی ارگانیسم و محرومیت (frustration) و ناامیدی از انتظار برای ظهور نتایج باشد. افسردگی میتواند خصوصاً برای بیمارانی بسیار پر استرس باشد که تحت درمان مرحله ای و در فواصل بینابینی دو عمل قرار میگیرند.
مفید است که به خاطر داشته باشیم که میزان افسردگی در طول یک هفته پس از عمل، به خودی خود بالا می رود و اظهار نظر نزدیکان بیمار، میتواند سهم به سزائی در وضعیت ذهنی بیمار داشته باشد. اتخاذ تدابیر پیش آگهی دهنده میتواند در حقیقت یک پیروزی در گذران این دوره باشد.
جراحی، تغییرات ناگهانی و گاهی دراماتیک در ظاهر و عملکرد بیمار به وجود میآورد که مهارتهای آداپتیو بیماران را طلب میکند. افسردگی پس از عمل، یک امر شایع پس از هر جراحی است و این شرایط در مورد جراحیهای ارتوگناتیک شدیدتر است. بهخصوص این که بیماران علاوه بر همه اینها، در رابطه با گفتار و خوردن غذا بلافاصله پس از جراحی دچار اشکال میشوند.
به علت این که عمل جراحی استتیک بیشتر باعث تغییر ظاهر میشود تا این که آن را بازسازی کند، بیماران در معرض ریسک بالائی از عدم تطبیق با علائمی چون اضطراب، دپرسیون و (depersonalization) میباشند. این گروه، از جراحی کمتر راضی هستند و درد بیشتر و ناراحتیهای مختلف دیگری پس از جراحی دارند. به نظر میرسد تجربه درد بیشتر از حد انتظار، بهترین نشانه نارضایتی پس از عمل و اعتماد به نفس پایینتر در بیماران باشد.
آن گروه از بیماران با انتظارات منطقی، بدون توجه به این که ظاهر آنها در زندگی آیندهشان نقش تعیین کنندهای خواهد داشت و فقط انتظار این که اعتماد به نفس بیشتری در اجتماع داشته باشند به نظر میرسد که کاملاً از بهبود استتیک که ناشی از درمان جراحیهای زیبایی می باشد، راضی هستند. بالعکس بیماران با انتظارات غیر واقع بینانه ( چون بیشتر و بهتر شدن فرصتهای ازدواج و موقعیتهای شغلی و….) از نتیجه درمان ماًیوس خواهند شد.
عکس شماره ۲
در چارچوب پلان درمانی بیماران و کنترل استرس روحی بعد از عمل، میبایست پیش از اقدام به هرگونه عمل جراحی، به بیماران تفهیم شود که هر گونه جراحی میتواند استرس فیزیکی و روحی _ روانی ایجاد کند . در این مباحثات باید از بیمار خواست که از تجارب خود در رابطه با جراحی و تجارب آشنایان در رابطه با حادث شدن این استرس فیزیکال و فیزیولوژیکال به یاد بیاورد. این گفتگو به ارزیابی روحیات بیمار و پراتیک فردی و آمادگی روانی بیمار برای انجام و پذیرش درمان کمک میکند
تغییرات در ظاهر صورت، حتی اگر از لحاظ استتیک مطلوب باشد، میتواند استرسزا باشد. کنترل این استرس عامل بسیار مهمی در مراقبتهای پزشکی است و برای دستیابی به این امر، بیمار را میبایست در کل خود و نه فقط در محدوده تخصصی فک و صورت درک کرد. در این هنگام است که اکثر بیماران ارزش این کار را درک خواهند کرد و علاقه پزشک به مراقبت همه جانبه را ارج می گذارند. به این شکل میتوان اطلاعات بسیار کاملی از بیماران کسب کرد که به امر ارزیابی عملی بیمار و استفاده از آن به منظور بررسی چگونگی آمادگی روحی بیمار برای پذیرش درمان مساعدت میکند.
به طور کلی، در ارجاع بیماران به یک روانکاو و یا روانپزشک با دفاع شدید بیمار مواجه خواهیم شد. پس تا حدی باید با اصول بررسی سایکولوژیک و درک حس بیمار آشنا باشیم. به دلیل این که بیماران با دلیلهای یکسان (مثلاً علت جراحی را بهبود ظاهر قلمداد کنند) دیدهای متفاوت و انتظارات گاهی متناقض دارند، از لابلای اظهارات و احساسات شخصی، آنان را درک کنیم.
وظیفه کلینیسین در روند درمان کمک به بیماران در رابطه با وظایف آداپتیو میباشد که به تعادل روحی بیمار کمک شود تا بتواند در رابطه با حوادث و نتایج گاه حتی منفی تحمل داشته باشند. بیمارانی که قادر به درک گزینههای درمان به طور کافی نیستند و تأثیر درمان را به طور واقعی درک نمیکنند، انتظارات غیر واقعی و اضطراب بالایی قبل از جراحی متحمل میشوند که منتج به نارضایتی در مرحله بعد از جراحی میشود. به طور کلی، نارضایتی عموماً ناشی از وقوع حوادث غیر قابل انتظار بعد از جراحی میشود و انتظار منطقی و مثبت از عوارض پس از جراحی، به سازگاری بیماران با درد ناشی از درمان کمک میکند.
همچنین نیاز به بررسی این موضوع است که دخالتهای آلترناتیوی چون مشاورههای روانشناسی و رواندرمانی سوماتیک ممکن است درمان ارزشمندتری برای کسانی باشد که نیازمند این درمان هستند. ارجاع برخی بیماران به روانپزشک در شرایطی که سطح بالایی از دیسترس سایکولوژیک را تحمل میکنند و گروهی که به عبارتی بیماری سایکوتیک دارند- به طور مثال، دچار پارانوئید یاهالوسیناسیون هستند – نیز ضروری است.
بیمارانی که تحت جراحیهای استتیک قرار میگیرند، حتی اگر به لحاظ روانی به ظاهر سالم به نظر برسند نیز باید مورد بررسی سایکولوژیک قرار گیرند. این نکته که باید درک روشنی از احساسات بیمار قبل از برنامهریزی برای جراحی داشت، بسیار مهم است.
جراحی به هر عنوان برای بیماران استرس زاست. استرس روحی-روانی از آینده جراحی، درد پس از عمل، تغییرات آینده صورت به همراه استرسهای فیزیولوژیک ناشی از نفس جراحی، شرایط بسیار سختی را برای بیماران ایجاد میکند.
بنا بر این قبل از جراحی باید به این سوال پاسخ داده شود که این گونه جراحیها چگونه بر روی افراد تاثیر میگذارد. قبل از انجام جراحی، بیمار باید با خود صادق باشد و به این سوال که چه انتظاری از جراحی دارد پاسخ دهد.
اگر جراحی به طور مستقیم، بهبود دهنده شکل فعلی ناحیه مورد جراحی باشد، مثل بلفاروپلاستی، پذیرش چهره جدید برای بیماران بسیار ساده است، زیرا که بیمار در مقابل آینه در برابر چهره جوانتر از خود که به یاد آورنده دوره خوشایند جوانی است مواجه میشود.
در شرایطی که جراحی باعث تغییرات چشمگیری شود، مثل در جراحیهای فک که ساختار اسکلتال صورت به هم میریزد، تطبیق و عادت کردن به شرایط جدید به دوره طولانی تری نیاز دارد.
به خصوص شرایط برای بیمارانی که مجبور به انجام چندین مرحله از جراحی هستند پر استرستر است .گاه پس از تحمل این دوره، مورد انتقاد اطرافیان قرار میگیرند و این جا پول است که باعث اعتیاد به انجام جراحیهای پلاستیک پی در پی میشود.
شنیدن توضیحات و تمام نقطه نظرات بیمار در مورد جراحی اش و دیدن آلبوم عکسهای قبل از عمل در ارتباط با بیماران کاندید رینوپلاستی، بیان عمدهترین خواست بیمار، به طور مشخص کتباً از بیمار پرسیده میشود که اگر قرار بر رفع نقصی از بینی باشد، کدام یک را در ارجحیت قرار میدهد؟ بیمارانی که روی نکتههای غیر واقعی و غیر قابل تصحیح تکیه میکنند قابل جراحی نیستند.
در جراحیهای زیبایی بینی، مشکلات خاص بینی چون عدم قرینگی، دفورمیتی نوک بینی و …در پرونده بیمار درج و به بیمار نشان داده میشود. سپس در مورد پلان جراحی و امکان رفع مشکلاتش اطلاعات لازم به بیمار داده میشود.
جراح باید از پتانسیل مشکلات پس از جراحی با بیمار صحبت کند و رضایت بیمار در رابطه با جراحی و امکان برداشتن گرفت از محلهای ممکن گرفته شود. اطلاعات لازم، ملاحظات و مراقبتهای قبل و پس از عمل به بیمار داده شود. تصاویر فرمت شده و تغییر داده شده کامپیوتری به بیمار نتایج احتمالی پس از عمل را نشان میدهد که خود از اضطراب بیمار میکاهد.
عدم تناسب و ناهنجاریهای صورت از روی فتوگرافی باید به بیمار نشان داده شود تا بیمار انتظار معجزه پس از عمل را نداشته باشد و این که به طور مثال رینوپلاستی، برخی از موارد مشکلات بینی بیماران را تصحیح نمیکند و گاه بیماران نیاز به اعمال جراحیهای ارتوگناتیک و یا جراحیهای کرانیوفیشیال دارند، پیشاپیش به بیمار توضیح داده شود.
جراحیهای استتیک الکتیو هستند و وقت کافی برای مطالعه بیماران وجود دارد. صحبت با بیمار و حتی با همراهان بیمار که تاثیر مستقیم روی بیمار دارند از ارکان مهم موفقیت در درمان است.
بیماران اغلب برای عوارض پس از عمل چون تورم، کبودی و …و ریسکهای پس از عمل آماده میشوند ولی باید الزاما با بیماردر مورد این که اگر با موارد غیر قابل انتظار روبرو شوند چه میکنند؟ صحبت شود.
همچنین ممکن است در رابطه با انگیزه عمل، ناگفتههائی در ذهن بیمار وجود داشته باشد که با پزشک در میان گذاشته نمیشود ولی بعد از عمل جراحی تاثیر منفی خود را نشان میدهد.
مطالعه و آماده سازی بیماران بسیار مهم است. بیشتر فرمهای جراحی که بیماران رضایت خود را در آن درج میکنند بسیار فنی و تخصصی و غیر قابل درک برای آنان است. طبق گزارشات اکثر بیماران حتی زحمت مطالعه آنها را به خود نمیدهند و گاه استرس باعث میشود که بیماران حتی ۳۰% مفاد آن را بعداً به یاد نیاورند. در وقت معاینات، بسیاری از پزشکان در همان ۳۰ ثانیه اولیه حرف بیمار را قطع میکنند و همیشه سه سوال، در ذهن بیمار مبهم میماند: چقدر درد پس از جراحی را باید تحمل کنم؟ اگر جراح دچار اشتباه شود چه کنم؟ آیا جراحی را تحمل میکنم؟
این سوالات باعث استرس بالایی در بیماران میشود که خود بر روند ترمیم پس از عمل تاثیر منفی میگذارد.
به طور کلی تمامی مطالعات و گزارشات حاکی از این است که ملاحظات قبل از عمل در رابطه با هدف بیمار از جراحی، انتظارات، خوش بینی و روحیه بیمار( دلواپسیها و افسردگیها) همه به جراح در ارزیابی سرعت و وسعت بهبود پس از عمل کمک میکند.
مطالعه و بررسی سایکولوژیک بیماران قبل از جراحیهای استتیک وکنترل استرس آنان میتواند با ایجاد تغییرات مثبت در ساختار صورت توسط جراحیهای استتیک، باعث افزایش روحیه درونی و بالا رفتن اعتماد به نفس و در نتیجه بهبود «کیفیت زندگی» افراد شود.
بدون دیدگاه